مقالات

تسریع در نوآوری با بینش داده محور

توسعه استراتژی تجزیه و تحلیل داده­ها برای حرکت از بهینه­سازی به نوآوری
نویسنده: روزبه عقیلی

مدیران فناوری، رسانه و مخابرات بیش از همتایان خود در بیشتر صنایع دیگر از بینش مبتنی بر داده استفاده می­کنند. اما آیا آن­ها باید اولویت بیشتری را برای استفاده از داده­ها برای پیشبرد نوآوری قائل شوند؟

در دومین گزارش سالانه Deloitte Global Industry 4.0 “موفقیت در انقلاب چهارم صنعتی” از ۲۰۴۲ مدیر اجرایی و رهبر بخش عمومی شرکت­های بیگ دیتا، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و رباتیک نظرسنجی صورت گرفت. هفت نفر از هر ۱۰ مدیر در مشاغل فناوری، رسانه و مخابرات گزارش دادند که سازمان­های آن­ها از بینش مبتنی بر داده استفاده میکنند؛ بیش از شرکت­های صنایع دیگر.

با این حال، استفاده­ی آن­ها بیشتر دفاعی است. این مدیران اظهار داشتند که بینش­های داده محور را در درجه اول برای بهینه­سازی عملیات خود، آمادگی برای تأثیر راه­حل­های جدید در بازار و دفاع در برابر رقبا استفاده می­کنند. قابل ذکر است که همین مدیران گزارش کرده­اند که از بینش داده محور برای ایجاد نوآوری استفاده­ی کمتری کرده­اند.

بنابراین، چرا نوآوری مبتنی بر داده به صورت گسترده وجود ندارد؟ غالباً، شرکت­های فناوری ترجیح می­دهند مسیری را انتخاب کنند که “امن تر” باشد. بهینه­سازی نیاز به تنظیم دقیق و ریسک کم دارد. برنامه­ریزی منابع سازمانی و ابزارهای هوش تجاری معمول هستند و این عملیات داده­های قابل توجهی تولید می­کنند. دفاع در برابر رقبا می­تواند از قابلیت­های هوش رقابتی استفاده کند. علاوه بر این، دفاع مربوط است به محافظت از آن­چه که در حال حاضر دارید، در حالی که نوآوری ایجاد چیزی جدید است، اغلب بدون داشتن اطلاعات زیاد. نوآوری موثر معمولاً به کشف، توسعه، تحویل و تأثیر در بازار نیاز دارد. این می تواند گران و ذاتاً پر خطر باشد. با این حال، بینش داده محور می­تواند سخت­ترین قسمت­ها را تسریع کند: کشف و تأثیر بازار.

Netflix از روزهای ابتدایی خود یک شرکت داده محور بوده و از الگوریتم­های پیشنهادی برای ارائه­ی محتوای دلخواه مشتری استفاده می­کند. همان­طور که به استودیو تبدیل شد، این قابلیت دسترسی به محتوای مورد پسند کاربر را بهبود بخشیده تا فعالیت خود را هر چه بیشتر توسعه دهد. حال این شرکت می­داند چه محتوایی را در چه جایی در بازار عرضه کند تا بیشترین میزان مشتری را جذب کند. با استفاده از داده­های ناشناس و کل مشتریان، Netflix می­تواند متوجه شود کدام کاربر به احتمال زیاد دوست دارد یک نمایش اکشن ماجراجویی تماشا کند که بیشتر از ۲۸ دقیقه طول می­کشد و یک بازیگر محلی نقش اصلی آن را بازی می­کند!

Netflix همچنین می­داند که اگر عکس شروع ویدیو را تصویر آن بازیگر در مقابل یک انفجار نشان دهد، چه افرادی به احتمال زیاد آن نمایش را شروع می­کنند. از آنجا، Netflix می­تواند تعداد مخاطبان را پیش­بینی کند و از این طریق متوجه می­شود که آیا این فیلم به اندازه کافی برای تأمین اعتبار ارزشمند است یا خیر، و این مسئله خطر شکست را کاهش می­دهد. پس از استقرار فیلم، شرکت می­تواند نتایج فرضیه تعامل خود را اندازه­گیری کند، و سپس مدل­ها را بر اساس آن به روز کند.

به نظر می رسد Netflix یک مثال پیچیده باشد، اما تمرکز آن ساده است: برای شناخت بهتر مشتری از داده­ها استفاده کنید و سپس از این دانش برای تسریع نوآوری و تأثیرگذاری در بازار استفاده کنید. رهبران مشاغل متبحر می­توانند روی داده­هایی که از قبل دارند سرمایه­گذاری کنند؛ نه فقط برای دفاع، بلکه برای درک بهتر نحوه ارائه ارزش به مشتریان خود.

منبع:

https://www2.deloitte.com/us/en/pages/technology-media-and-telecommunications/articles/activating-data-driven-insights-in-media-and-tech-industries.html

این مقالات را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست